کد مطلب:163000 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:247

تعاون در گریه و عزاداری
به این معنا كه عزاداران تأثر و گریه خود را پنهان نسازند و با گریه و ناله آشكار خود یكدیگر را به گریه وادارند و كسانی هم كه نمی توانند گریه كنند، با گریه كنندگان هم ناله و هم صدا شوند.

مرحوم محدث نوری در این باره سخنی دارد كه می تواند معنای صحیح تباكی را نشان بدهد، ایشان می نویسند:

مخفی نماند كه برای كلمه شریفه تباكی نظیر هم وزن آن تعاون معنای لطیف دیگری هست كه شاید مراد آن باشد و عبارت از این است كه مؤمنین یكدیگر را با كردار و گفتار و رفتار بگریانند، مانند آن برادران و خواهرانی كه پدر یا مادر عزیز و مهربانی را از دست داده باشند و به گرد هم آیند و از عزیز از دست رفته خود یاد كنند، از محاسن و خصال پسندیده، احسان و كردار نیك، شدت مصائب و بلای او، هر یك هر چه به خاطرش آید، به یكدیگر بگویند و بگریند و ناله كنند. و مؤید همین احتمال است آنكه در آداب روز عاشورا وارد شده است؛ در خبر شریف زیارت عاشورای معروفه، مذكور است كه حضرت صادق علیه السلام فرمود:

پس ندبه و نوحه و گریه كند بر حسین علیه السلام و اهل خانه اش را نیز به گریه كردن بر آن حضرت توصیه كند تا در خانه خود با اظهار ناله و نوا مجلس عزاداری بر آن حضرت به پا دارند و در آن روز (روز عاشورا) برای ملاقات به خانه یكدیگر روند تا همدیگر را در عزای حسین علیه السلام تعزیت گویند و در خانه های خود، مجلس عزاداری به پا دارند. [1] .

مرحوم محدث نوری پس از آنكه این معنای لطیف را از حدیث تباكی برداشت كرده و توضیح می دهد، در ادامه می نویسد:

به هر حال در تباكی ممدوح و محبوب كه از اطاعات و عبادات محسوب می شود، شائبه ای از ریا كه از اقسام شرك خفی است، نیست. سبحان اللَّه! حضرت امام حسین علیه السلام آن همه مصائب را به این جهت تحمل كرد كه اساس توحید را محكم سازد و كلمه حق را تعالی بخشد و مبانی دین مبین را تحكیم سازد و آن را از راه یافتن و رواج یافتن بدعت های ملحدین حفظ كند، با این حال چگونه ذی شعوری احتمال می دهد كه اعظم معاصی و اكبر موبقات (بزرگ ترین گناهان و بزرگ ترین گناهی كه موجب خلود در آتش می شود) كه شرك باشد، به سبب آن حضرت جایز باشد؟ گویا سبب این توهم فاسد و خیال شیطانی، تأمل نكردن در ریا و قبح ریاست یا اینكه با این تحریف و توطئه می خواهند رغبت خود را به زر و سیم و قبایح این حرص و آز را بپوشانند واللَّه العاصم». [2] .


[1] همان، ص 38.

[2] همان، ص 38 و 39 (با ويرايش و تصرف). گفتني است كه جمله آخر اين عبارت، تعريضي است به آنان كه با نام حسين عليه السلام و عاشورا، ارتزاق مي كنند و دين را دكان براي دنياي خود ساخته اند كه محدث نوري در صفحات نخستين لؤلؤ و مرجان نيز در اين باره سخن گفته است.